یک سری حرف و حدیث هست که آدم تا با چشم خود نبیند نمی تواند باورش کند. یعنی هیچ رقم توی مخ آدم نمی گنجد. وقتی هم که با چشمان خودش می بیند باز هم باورش نمی شود. مگر می شود ساعت یازده شب دختری با پسری که هیچگاه او را ندیده قرار بگذارد، همدیگر را با نشانی و کلی زحمت پیدا کنند، بعد از این وصال شیرین از هم با فاصله بنشینند و از هم خجالت هم بکشند؟! به خداوندی خدا تا همین دو شب پیش فکر می کردم همه این حرف ها چاخان است! اصلا دختر بد، بابای لعنتی این دختر کدام گوری است؟!
برچسب : نویسنده : fmeechkaa3 بازدید : 129 تاريخ : سه شنبه 28 خرداد 1398 ساعت: 16:36
برچسب : نویسنده : fmeechkaa3 بازدید : 112 تاريخ : سه شنبه 28 خرداد 1398 ساعت: 16:36
مامانخانم مریض شده است. آن هم معلوم نیست دقیقا چه مرضی است. لطف کنید برایش دعا کنید. میچکا بدون مامانخانمش غمگینترین است. غمگینترین ...
برچسب : نویسنده : fmeechkaa3 بازدید : 113 تاريخ : سه شنبه 28 خرداد 1398 ساعت: 16:36